معنی مرغ را چرب کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به عربی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به فرانسوی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به آلمانی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به اردو

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به تایلندی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به سواحیلی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به عبری

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به ژاپنی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به چینی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به کره ای

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به لهستانی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به پرتغالی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به هندی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به هلندی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به اوکراینی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به روسی

مرغ را چرب کردن

تصویری از مرغ را چرب کردن — تصویر مرغ را چرب کردن

دیکشنری فارسی به بنگالی